Until The Last Moment

می‌نویسم، پس هستم!

Until The Last Moment

می‌نویسم، پس هستم!

هرچقدر هم که یه وقت‌هایی شرایط سخت بشه

يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۵ ق.ظ


دیدی وقتی داری با یکی خیلی جدی حرف می‌زنی و طرف مقابل هم خیلی جدی داره بات حرف می‌زنه و جفت‌تون روی یه موضوعی خیلی سخت دارین بحث می‌کنین اما بحث جالبیه و به‌شدت تن‌تون براش می‌خاره و باعث می‌شه حس خوبی به اون بحث و طرف مقابل پیدا کنی؟ 


بعد یه لحظه یکی‌تون ساکت می‌شه و اون یکی یه لبخند نرم و مهربون آروم‌آروم از چشم‌هاش می‌آد بیرون و می‌شینه روی لب‌هاش. یه حسی داره مثل اینکه بعد یه روز سخت گرفتی تخت خوابیدی اما اون‌قدر از همه‌چی راضی هستی که درست موقع طلوع خورشید بیدار می‌شی و روزت رو همین‌قدر نورانی آغاز می‌کنی. اون لبخند نرم و مهربون که آروم‌آروم می‌آد، همون خورشیدیه که از پشت‌ کوه‌ها طلوع می‌کنه. نمی‌خوای جفت‌شون رو از دست بدی. هرچقدر هم که یه وقت‌هایی شرایط سخت بشه.

۹۷/۰۲/۱۶
Lullaby